تعداد کلمات: ۴۷۰ کلمه/ تخمین زمان مطالعه: ۲ دقیقه
مقدمه
بیانات اخیر مقام معظم رهبری درباره غنیسازی اورانیوم، فراتر از یک موضعگیری سیاسی صرف، یک دکترین علمی راهبردی را ترسیم میکند که پشتوانهاش «یک کتاب حرف» است؛ کتابی که متأسفانه فصلهای کلیدی آن هنوز برای عموم مردم کشور ناخوانده باقی مانده است. این سخنان، در عین تأکید بر قدرت علمی ملی، بهطور ضمنی انتقادی جدی را متوجه نهادهای مسئول در تبیین و بهرهبرداری حداکثری از این دستاورد میکند.
راهبرد هستهای: قدرت علمی غیرقابل نابودی
تأکید بر تربیت دهها دانشمند مبرز و هزاران متخصص از سوی ایشان، بهمثابه اعلام این حقیقت است که دیگر دانش هستهای در کشور از بین نمیرود. این توانایی غنیسازی که امروز تا ۶۰ درصد نیز به انجام رسیده، ایران را بهطور قاطع در باشگاه ۱۰ کشور برتر این صنعت سرآمد قرار داده است.
از سوی دیگر، ایشان کاربردهای هستهای را از صرفاً تولید برق، به یک فهرست بلندبالا در کشاورزی، صنعت، محیط زیست و درمان پیوند زدند. این تلاش برای عمومیسازی کاربردها، پاسخی داخلی به روایت تقلیلگرایانه خارجیهاست که هستهای را تنها به «بمب» تقلیل میدهند. اما نقطه کانونی نقد در همینجاست.
قصور گفتمانی: کم کاری تبیینگران و نهادهای مسئول
نکتهای که رهبری پیش از این نیز بر آن تأکید کرده بودند که «متخصصین باید بیایند برای مردم شرح بدهند»، نشاندهنده یک قصور گفتمانی و نهادی در سالهای گذشته است. با وجود بیش از سه دهه تلاش و هزینههای هنگفت علمی و ترور دانشمندان و…، چرا نهادهایی که وظیفه تبیین داشتند، کمکاری کردند؟
به عنوان مثال سازمان انرژی اتمی ایران بهعنوان متولی تولید دانش، در روابط عمومی و اطلاعرسانی نتوانسته است بهخوبی کاربردهای حیاتی مانند رادیوداروها را به یک باور عمومی تبدیل کند. رسانه ملی (صدا و سیما) و سایر رسانههای عمومی، در ساخت محتوای جذاب و آموزشی درباره نقش هستهای در درمان و کشاورزی و غیره ضعیف عمل کرده و غالبا بر بعد سیاسی تمرکز کردند. متخصصان هستهای نیز از خروج از محیطهای آکادمیک و حضور فعال برای گفتوگوی مستقیم با مردم و رسانهها کوتاهی کردند، اگرچه مختصات امنیتی این موضوع قابل توجه است.
این ضعف گفتمانی باعث شد تا با وجود موفقیت علمی، در جنگ روایتها موفق عمل نکنیم و دشمن با تقلیل دادن فناوری کاربردی هسته ای به بمب، هزینه سیاسی آن را برای کشور بهصورت ناعادلانهای بالا ببرد.
قوی شدن، راه علاج
نتیجهگیری نهایی رهبری، یعنی «راه علاج پیشرفت کشور، قوی شدن است»، یک مطالبه کلان است. بر وزارتخانههای اجرایی مانند بهداشت و کشاورزی لازم است که موانع را رفع کرده و حداکثر بهرهبرداری را از فناوری هستهای داشته باشند. برای تبدیل دستاورد غنیسازی از یک صرفاً توانایی فنی به یک قدرت ملی پایدار، نهادهای مسئول باید نه تنها بر تولید دانش، بلکه بر تبیین، عمومیسازی و بهرهبرداری کامل اقتصادی از این فناوری «در زندگی روزمره مردم» متمرکز شوند. در این صورت است که میتوان به وعده «قوی شدن» در تمامی ابعاد جامع عمل پوشاند./پایان
